[ادامه نام گیاهان دارویی
چریش
اشاره
به فارسی در بندرعباس و چاهبهار با نامهای محلی «چریش»، «سریش» و «چریشک» نامیده میشود. به فرانسویMargousier وFaux sycomore و به انگلیسیNeem وNim tree وMargosa گفته میشود. گیاهی است از خانوادهMeliaceae نام علمی آن:Azadirachta indica A .Juss . و مترادف آنMelia azadirachta L . وMelia indica Boiss . وMelia fraxinifolia Salisl . میباشد. روغنی که از دانههای گیاه میگیرند در بازرگانی بهNimoil معروف است.
مشخصات
چریش درختی است با قامت متوسط برگهای آن سبز، کناره برگ دارای بریدگی و شبیه دندانه نامنظم است، برگهای آن شبیه برگ زبان گنجشک میباشد. نوک برگها خیلی تیز و کشیدهتر از برگهای زیتون تلخ میباشد ولی شکل کلی درخت شبیه درخت زیتون تلخ است، به همین جهت اغلب اشتباها یا عمدا برگها و ریشه آن را به جای و یا مخلوط با برگها و پوست و ریشه زیتون تلخ در بازار عرضه مینمایند.
درخت چریش بومی هند شرقی است و تا مغرب چین و شرق جاوه انتشار دارد و در بعضی مناطق کاشته میشود. به ایران وارد شده و کاشته میشود و از گیاهان بومی شده است. در حال حاضر در چاهبهار، بندرعباس و سایر نقاط جنوب کشور میروید.
ص: 2
چریش
ترکیبات شیمیایی
از نظر ترکیبات شیمیایی چریش دارای یک روغن تلخ و مارگوزیک اسید[1] است. روغنی که از دانههای آن گرفته میشود، دارای دو نوع ماده تلخ است. در دانههای آن در حدود 45 درصد روغن وجود دارد. مواد تلخی که از روغن چریش جدا شده است عبارتاند از: نیمبین 2] و
ص: 3
نیمبینین 3] و نیمبیدین 4] که ماده عامل عمده آن را تشکیل میدهد شامل سولفور میباشد. از شکوفههای چریش یک گلوکوزید به نام نیمبوسترین 5] در حدود 005/ 0 درصد و اسانس روغنی فرّار با بویی نامطبوع (در حدود 5/ 0 درصد) و نیم بوسترول 6] و نیم بستین 7] و اسیدهای چرب جدا شده است. در گلهای آن یک ماده تلخ و اسانس تلخ و تحریککننده وجود دارد. در میوههای آن ماده تلخ باکایانین 8] یافت میشود.
از پوست تنه درخت در حدود 04/ 0 درصد ماده نیمبین و در حدود 01/ 0 درصد ماده نیمبینین و در حدود 4/ 0 درصد ماده نیمبیدین و در حدود 02/ 0 درصد اسانس جدا شده است G .I .M .P[ .
در گزارش دیگری در مورد ترکیبات شیمیایی گیاه چریش چنین آمده است:
در پوست درخت نیمبین، نیمبیدین، نیمبینین، نیمبوسترول [باتاچارچی 9]] و سوجیول 10] و نمبیول 11] [سنگوپتا[12]] یافت میشود. در روغن تصفیه شده آن پالمیتیک اسید[13]، استئاریک اسید[14] اولئیک اسید[15]، لینولئیک اسید[16]، آراشیدیک اسید[17] و مقدار کمی میریستیک اسید[18] وجود دارد. روغن دانههای آن منبع غنی از
ص: 4
اولئین 19] و استئارین است [پتلو[20]]. مهمترین عامل مؤثر اصلی روغن آن نیمبیدین است که مقداری سولفور در آن یافت میشود. [صدیقی 21]]. در برگهای آن مارگوزین 22] وجود دارد [گوسوامی و دوت 634].
خواص- کاربرد
در هند: پوست درخت چریش تلخ مقوی و تونیک است و قابض و تببر میباشد. همچنین پوست ریشه و میوههای نارس آن نیز تونیک و مقوی و تببر است.
برگهای لهشده آن را به صورت ضماد برای فروکش کردن جوش و کورک روی محل مبتلا میگذارند. جوشانده برگهای آن را به عنوان ضدعفونیکننده برای ضد عفونی کردن زخمها و اکزما به کار میبرند. گلهای خشک آن تونیک و مقوی بخصوص مقوی معده است. روغن آن محرک، ضدعفونیکننده و به عنوان پادزهر برای مارگزیدگی و عقربزدگی مصرف میشود. میوههای آن مسهل است. و برای کشتن کرم معده به کار میرود، ضمنا نرمکننده نیز میباشد.
در برمه: پوست درخت به عنوان مقوی و تونیک و برگ، گل و روغن آن به عنوان محرّک موضعی و حشرهکش مصرف میشود [راجر[23]]. صمغ آن نرمکننده و مقوی و گلهای آن برای تقویت معده مفید است. برگهای لهشده آن را به صورت ضماد روی جرب و تاولهای تر برای التیام میگذارند [تئوبالد[24]].
در هند و چین: تنطور پوست درخت برای اشخاص مبتلا به مالاریای مزمن یا یرقان و خستگی عمومی تجویز میشود و بعلاوه برای اشخاصی که پس از جراحتهایی تب کردهاند نیز توصیه میشود. از تنطور برگ درخت به عنوان محرّک اشتها و با ریواس به عنوان تونیک (ولی یبوستزا) استفاده میشود. به علاوه از این تنطور به صورت مالش روی اعضای شکسته و یا از جا در رفته و برای تسکین دردهای عضلات به کار میبرند. از روغن برگهای آن برای معالجه دردهای روماتیسمی و مالیدن آن برای رفع
ص: 5
اکزمای مزمن استفاده میشود. همچنین اهالی کامبوج برای برگهای جوان و گلهای درخت خاصیت تصفیه خون و خونسازی قایلاند. از له شده برگها و گلهای آن ضمادی درست کرده و با انداختن روی پیشانی برای معالجه هذیان تب استفاده میشود. جوشانده رقیق ریشه گیاه با اجزای دیگری به عنوان ضد صفراوی و تونیک برای معالجه سل و ناراحتیهای کبد مصرف میشود [مینات 25]]. جوشانده پوست و گل و برگ آن به صورت کمپرس برای التیام زخمها و جراحتها کاربرد دارد [پتلو]. در اندونزی از جوشانده برگها و یا از روغن دانه آن به عنوان ضدعفونیکننده، روی زخمها میمالند [هین 26]]. روغن دانه آن به عنوان ضد انگل و پارازیت برای معالجه بیماریهای پارازیتی پوست نظیر بیماری اسکابیز[27] مالیده میشود [واناستینیس- کروزمان 28]].
توضیح: بیماری اسکابیز یا نوعی جرب، بیماری پوستی است که شدیدا مسری میباشد و عامل آن یک آراکنید[29] به نامSarcoptes scabiei است که موجب خارش پوست میشود.
درخت چریش در هند درختی مقدس است و در تشریفات مذهبی هندوها به کار میرود. لهشده پوست آن بوی ملایم میدهد و صمغ درخت شبیه صمغ عربی است.
ص: 6
زیتون تلخ
اشاره
درختی است که در ایران با نامهای مختلفی شناخته میشود و از جمله در مازندران «زیتون تلخ- سنجد تلخ»، در نور «شال پستانه»، در لاهیجان «شال زیتون»، در رامسر «دیوزیت»، در تهران «سنجد تلخ» و در آستارا «زیبیل آغاجی» نامیده میشود. به فرانسویAzedarac وAzadarach وAzedarach وArbre chapelets وLilas des Indes وLilas de perse وLilas persan و به انگلیسیAzedarac وChina berry tree وChina tree وBead tree وPersian Lilac گفته میشود. گیاهی است از خانوادهMeliaceae نام علمی آنMelia azedarach L . و مترادفهای آنM .Japonica D .Don وM .Toosendan Sieb .Zucc . وM .austeralis Sweet وM .angustifolia Schm .Thonn وM .Pinnata Stokes میباشد.
مشخصات
زیتون تلخ درختی است زیبا برگهای آن مرکب، برگچهها بیضی نوکتیز و به رنگ سبز تیره و دندانهدار. گلهای آن بنفش معطّر که در اواخر بهار ظاهر میشود.
میوه آن کوچک تخم مرغی شکل و سفید مایل به زرد که تا زمستان سر درخت میماند و شبیه میوه کنار است. هسته سخت داخل میوه آن دارای سوراخ است که از آن برای درست کردن نوعی تسبیح استفاده میشود، به همین علت به فرانسوی و
ص: 7
شاخهای زیتون تلخ و میوه آن
انگلیسی آن را درخت تسبیح مینامند.
این درخت بومی هیمالیاست و در شمال ایران در جنگلهای ساحلی دریای خزر از
ص: 8
لاهیجان تا مازندران و میاندرّه گرگان میروید. در بعضی باغها و منازل نیز به عنوان گیاه زینتی کاشته میشود.
ترکیبات شیمیایی
در میوه آن یک ترکیب سمّی یافت میشود. در آن آلکالوئید آزاریدین 30] و یک رزین و تانن و ملیوتانیک اسید[31] و بنزوئیک اسید[32] وجود دارد. عصاره آبی آنکه به خرگوش تزریق شده ایجاد تشنج و مرگ نموده است. در تجزیه میوه آن باکایانین 33]، استرول 34] و یک ماده عامل تلخ به نام مارگوزین که ضد تب است و یک روغن ثابت که دارای سولفور میباشد، مشخص گردیده است G .I .M .P[ .
گزارش بررسیهای دیگری نشان میدهد که در پوسته خارجی گوشتی میوه زیتون تلخ یک ماده عامل به نام باکایانین وجود دارد و به علاوه یک استرول و باکایانیک اسید[35] از آن جدا شده است [چاند]. در پوست درخت وانیلیک اسید[36] و دی- ال کاتچول 37] یافت میشود [اوکاکارا- تانیگوچی . وانیلیک اسید خاصیت کرمکشی دارد و ضد انگلهایAscaris suilla وHymenolepis nana میباشد [تانیگوچی .
در بررسی دیگری آمده است که از گیاه یک فرآورده مایع به نام باکالاکتون 38] گرفته میشود]S .G .I .M .P[ [39]. در همین گزارش آمده است که جزء ضد کرم و ضد انگل پوست درخت شامل وانیلیک اسید و دی- ال- کاتچین 40] میباشد]S .G .I .M .P[ .
ص: 9
خواص- کاربرد
در هند: از برگهای گیاه به عنوان یک کرمکش مؤثر استفاده میشود و معتقدند که عصاره آبی آن شدت حملههای آسم را کاهش میدهد. پوست ریشه درخت و میوه و گلها و برگهای آن محلل و بازکننده انسداد و گرفتگیهای مجاری عروق و داروی حامی بدن در مقابل عفونت و مسمومیت است. از له شده گلها و برگهای آن به صورت ضماد برای تسکین سردرد عصبی استفاده میشود. از عصاره برگهای آن در استعمال داخلی برای کرمکشی و خرد کردن سنگ و به عنوان مدّر و قاعدهآور میخورند. از دانههای آن در روماتیسم استفاده میشود. روغن دانههای آن دارای خواصی شبیه روغن دانه چریش است که در گیاه چریش توضیح داده شده است. از برگهای و پوست درخت و میوه آن در استعمال داخلی و خارجی برای معالجه جذام و خنازیر استفاده میشود.
برای تهیه جوشانده مقدار 30- 5 گرم از قسمت مورد نظر (برگ یا گل یا پوست یا دانه یا پوست ریشه) در 200 گرم آب جوش مصرف میشود که هر دو ساعت یکبار بتدریج خورده شود. اگر گرد پوست درخت مصرف میشود در حدود نیم گرم و سه بار در روز مصرف گردد. چون در ترکیبات گیاه سمّ وجود دارد مصرف قسمتهای مختلفه آن در حدّ مجاز و زیر نظر پزشک برای مواردی که تجویز میشود باید خورده شود زیرا اسراف در مصرف ایجاد اسهال و تهوع و سرگیجه و حتی غش مینماید.
در کره از جوشانده پوست درخت برای دفع انگلهای رودهای و در استعمال خارجی برای بیماریهای انگلی پوست استفاده میشود. [ایشی دویا].
در چین قرنهاست که از جوشانده پوست درخت زیتون تلخ به عنوان کرمکش استفاده میشود. آقایLien و عده دیگری از پزشکان معتقدند که قرصهایی که از گرد پوست درخت درست میکنند تا 76 درصد انگلها را دفع میکند ولی 26 درصد از بیمارانی که از این دارو خوردهاند عکسالعمل مسمومیت نشان دادهاند. در چین همچنین پوست آن برای معالجه درد شکم و ناراحتیهای رودهها نیز توصیه میشود [هو 656]. میوه آن از جهتی سمّی است [ایشی دویا]. ولی در عین حال به عنوان آرامبخش، ضد انگل، تببر و مدّر مصرف میشود و نتایج خوب دارد [استوارت .
روغن مغز هسته آن ضدعفونیکننده است [هاو]. و گیاه بهطور کلی
ص: 10
حشرهکش میباشد [چونگ کوئوتو تونگ یائوچی . در شبه جزیره مالایا از میوه آن به عنوان ضد کرم و تببر استفاده میشود و ریشه خیلی تلخ آن برای معالجه ناراحتیهای پوستی به کار میرود [هوپر]. در اندونزی آقای هین و [واناستینیس- کروزمان . هر دو فقط استعمال خارجی پوست درخت و برگهای آن را برای معالجه خارش و بعضی ناراحتیهای پوستی توصیه میکنند. در فیلیپین نیز از جوشانده پوست ریشه درخت به عنوان کرمکش و از گرد میوه رسیده خشکشده آن در استعمال خارجی برای کشتن انگلهای پوستی مصرف میشود [دیگانگکو]. میوه آن برای کاهش تب، رفع هذیان، فتق، بیماریهای رحمی و ترشح غیر ارادی اسپرم مفید است [ابرت .
ص: 11
توری
اشاره
به فارسی در ایران «توری» گفته میشود. به فرانسویLagerstremie de l'Inde و به انگلیسیCrape myrtle وIndian lilac وCommon crape myrtle گفته میشود. گیاهی است از خانواده حناLythraceae نام علمی آنLagertroemia indica L . و مترادف آنLagerstroemia chinensis Lam . میباشد.
نام این درختچه یا بوته را لینه به افتخار دوست خودMagnus von Lagerstroem (1759- 1696) انتخاب کرده است.
مشخصات
توری به شکل درختچه یا بوته بزرگی است و بهطور کلی خیلی به آفتاب احتیاج دارد که ساقههای چوبی آن برسد و الّا گل نمیدهد. برگهای آن متناوب و در بعضی قسمتها متقابل، سبز مایل به قهوهای و بیضی نوک تیز، گلهای آن به شکل گروهی و زیبا در انتهای شاخه گلدهنده به رنگ ارغوانی یا قرمز تیره در تابستان ظاهر میشود. تکثیر آن از طریق قلمه صورت میگیرد، در پاییز برگهای آن سرخ رنگ میشود.
این درختچه در هند انتشار دارد و بومی آسیای حارّه و چین است در سایر مناطق عالم پرورش داده میشود. در ایران در باغها و گلکاریها از نظر زینتی کاشته میشود.
ص: 12
توری
خواص- کاربرد
در هند: از پوست درخت و گلها و برگهای آن به عنوان مسهل قوی که مدفوع را با مقدار زیادی آب دفع میکند استفاده میشود. در چین از گرد پوست ساقههای درختچه، برای بند آوردن خون استفاده میشود و جوشانده نسبتا غلیظ آن را برای شستن آبسهها و زخمها به کار میبرند. از جوشانده گلهای توری برای رفع سرماخوردگی در زنان و بچهها استفاده میشود [هو]. در چین پوست آن را با گوشت خوک پخته و به صورت سوپ یا آش برای معالجه روماتیسم و جراحتهای داخلی و در موارد خونریزی رحم میخورند. در هندوچین از برگها و گلها و پوست درخت به
ص: 13
عنوان مسهل و از ریشههای آن به عنوان قابض استفاده میشود [فوکود].
از خانوادهLythraceae گیاه دیگر دارویی در بلوچستان میروید که نظر به خواص دارویی جالب آن مختصرا ذکر میشود.
نام علمی گیاهWoodfordia fruticosa (L .) Kurz و مترادف آنW .floiribunda Salisb . میباشد. این گیاه به صورت درختچهای است با برگهای متقابل بدون دمبرگ، دراز و کامل و نوکتیز، روی برگها بدون کرک و پشت برگها پوشیده از کرکهای پنبهای سفید است. گلهای آن منفرد و در انتهای شاخه گل دهنده ظاهر میشود از نظر ترکیبات شیمیایی در گیاه تانن و یک ماده رنگی قرمز یافت میشود [فوکود].
خواص- کاربرد
در هند از گلهای خشک گیاه به عنوان قابض برای معالجه اسهال خونی و در موارد ترشحات مفرط و زیاده بر حد عادت ماهیانه، میخورند. به علاوه در مورد اختلالات کبد و همچنین در ناراحتیهای بواسیر تجویز میشود. این دارو از داروهای محرکی است که در موارد حاملگی نیز خوردن آن بدون خطر است. و آن را زیر نظر پزشک میتوان مصرف نمود.
در اندونزی سرشاخههای میوهدار گیاه را به صورت زغال درآورده و گرد آن را به عنوان یک گرد قابض روی زخمها میریزند که التیام داده و به هم میآورد، و به علاوه روی بند ناف نوزاد میریزند. از گلها و برگها و میوههای گیاه به عنوان قابض، برای معالجه اسهال خونی و بیماری اسپرو[41] و به عنوان یک داروی مدّر بر ضد روماتیسم و همچنین داروی مفیدی برای کنترل سختی ادرار و قطره قطره ادرار کردن و ادرار خونی تجویز میشود. [کلوپن برگ- ورستیغ و هین . در ویتنام شمالی از قسمتهای مختلف گیاه به عنوان سم ماهی در موارد صید ماهی استفاده میشود.
توضیح: اسپرو بیماری است که معمولا تک و توک در مناطق حارّه و گاهی نیز در مناطق معتدله دنیا دیده میشود. علامت آن ضعف، کاهش وزن، اختلالات هاضمه بخصوص ایجاد عدم تعادل و اختلال در هضم متعادل گلوکز و چربی و ویتامینها میباشد و معمولا به دو شکل وجود پیدا میکند یکی شکل مخصوص مناطق حارّه و
ص: 14
دیگری شکل مناطق معتدل. دلیل ایجاد این بیماری هنوز روشن نشده است. گیاهWoodfordia در تمام مناطق هند انتشار دارد. در ایران در بلوچستان میروید.
ص: 15
تلخ بیان
اشاره
به فارسی «تلخه»، «تلخ بیان»، «تلخ بن»، «سوفورا» و در مناطق مختلف ایران انواع آن با نامهای محلی شناخته میشود که در مورد هرگونه ذکر خواهد شد. به فرانسویSophora و به انگلیسیPagoda Tree گفته میشود. گیاهی است از خانوادهLeguminosae تیره فرعیPapilionaceae دارای گونههای مختلفی است که تعدادی از آنها در ایران میرویند. نام علمی گونههایی که در ایران میرویند و گونههای دارویی معروف دنیا به شرح زیر میباشد:
1.Sophora alopecuroides L . به فارسی «مامکه» و «مامکه سفید» و «تلخه» گفته میشود. گیاهی است چند ساله تمام اندام گیاه از کرک نرمی پوشیده شده است و ساقههای آن ضخیم و افراشته میباشد. برگهای آن مرکب زوج هر برگ دارای 12- 7 جفت برگچه میباشد. هر برگچه بیضی سبز رنگ است. گلهای آن سفید و نخودی رنگ به شکل گروهی از 80- 60 گل در قسمت انتهای شاخه گلدهنده ظاهر میشود. میوه آن نیام و غلاف آن به طول 10- 7 سانتیمتر که در آن 10- 2 دانه قرار دارد.
این گیاه در کرج، اطراف تهران، شمال ایران، خوی، بلوچستان و تفرش دیده شده است. واریتهای از آن به نامS .alopecuroides var tomentosa Boiss . در بلوچستان با نامهای محلی «بوزونداک» و «قورزه» و در تفرش به نام «تلخه» شناخته میشود.
ص: 16
تلخبیانA - میوه
2. گونهSophora pachycarpa C .A .MeY . به فارسی «تلخک» گفته میشود.
گیاهی است چند ساله شکل آن شبیه گونه قبلی است. این گیاه در کرج، کرمان، خراسان، شاهرود، بسطام، صحرای شنزار میمه، بین دامغان و سبزوار، بین رباط سفید و تربت حیدریه و در آخر در تایباد دیده میشود.
3. گونه.Sophora mollis Graham . درختچهای است بدون خار با شاخههای خاکستری. گلهای آن زردرنگ به شکل خوشه و گروهی. برگهای آن مانند سایر گونهها مرکب ولی مرکب فرد است به طول 20- 8 سانتیمتر و مرکب از 10- 6 جفت برگچه و یک برگچه در انتهای آن است. میوه آن نیام و غلاف آن تا 15 سانتیمتر میرسد که در آن 6- 5 دانه قرار دارد. اینگونه در بلوچستان و خراسان انتشار دارد.
4. گونهS .Tomentosa L . اینگونه در اغلب مناطق حارّه جهان انتشار دارد و به عنوان گیاه دارویی از هندوچین تا گوام معروف و مورد مصرف است.
5. گونهS ,Japonica L . و مترادف آنStypnolobium japonicum (L .) Schott میباشد. اینگونه را به فرانسویSophora du Japon و به انگلیسی
ص: 17
Japan pagoda tree
وChinese scholar tree و به فارسی سوفورا گفته میشود. این درخت بومی چین است و چون در ژاپن در سطح گستردهای کاشته میشود به نام سوفورای ژاپنی معروف شده است. گلهای آن زرد لیمویی و میوههای آن در غلافی دراز و بندبند است که در بندها دانه قرار دارد.
ترکیبات شیمیایی
از نظر ترکیبات شیمیایی در گونه:S .Tomentosa در ریشه و در دانه آن وجود آلکالوئید سیتیزین 42] تأیید شده است. دانه آن سمی است و در آن آلکالوئید مایع فرّار سوفورین 43] که مشابه سیتیزین است مشخص شده است G .I .M .P[ [44]. در گزارش بررسیهای دیگری آمده است که در اینگونه آلکالوئیدهای ماترین 45] و متیل سیتیزین 46] و سیتیزین و یک باز غیر مشخص وجود دارد]S .G .I .M .P[ [47]. و در گونهS .Japonica : در گلهای آن روتین 48] [در غنچهها بین 17- 10 درصد]، همچنین رامنوگلیکوزید[49]، کوئرستین 50]، رامنوز[51] و گلوکوز وجود دارد [کو]. در گیاه ماده سوفورین 52] که مشابه روتین است، کوئرستین و رامنوز یافت میشود [موزیگ و شرام .
میوه آن دارای قند و سوفورین که در کوئرستین و انی سول 53] حل میشود، میباشد [کاریونه- کیمورا]. و به علاوه دارای سوفوریکوزید[54] که یک هتروزید جدید است، میباشد [شارو- راباته .
ص: 18
خواص- کاربرد
برگهای تلخ بیان شبیه برگ سنا خاصیت مسهلی دارد و در هند به عنوان مسهل از آن استفاده میشود.
1. گونهS .Mollis در هند: از دانه آن برای دفع حشرات موذی استفاده میشود.
2. گونه:S .tomentosa در هندوچین، در کامبوج معتادان به تریاک که درآمد آنها کم است چون دانههای آن ارزان است، آن را با تریاک مخلوط کرده و مصرف میکنند [پتلو]. در شبه جزیره مالایا از دانه و برگ و ریشه تلخ آن به عنوان قابض در اسهالهای ساده استفاده میشود [هولمز]. در اندونزی دانه و ریشه آن برای معالجه وبا و کولیک و اسهال خونی تجویز میشود و از ریشه آن مخلوط با فندق هندی به عنوان ضد سم استفاده میشود [رامفیوس . در فیلیپین از گیاه برای معالجه ناراحتیهای معده استفاده میشود و ضمنا برای نرم کردن سینه نیز مفید است [دلگادو، بلانکو، کلین و کوئی زمبنیگ . جوشانده ریشه سرشاخههای جوان یا دانههای آن آنتی کولرتیک 55] است، یعنی از ترشح زیاد صفرا توسط کبد جلوگیری میکند. دانههای آن مسهل است [گررو]. آلکالوئید موجود در دانه آن سیتیزین مشابه سوفورین اثر فلجکننده روی حیوانات خون گرم دارد [پلاگ .
3. گونه سوفورا ژاپنی: از غلاف میوه آن برای تهیه رنگ استفاده میشود. در چین مرسوم است که غلاف میوه گیاه را برای مصارف طبی با روش زیر تهیه مینمایند:
غلاف میوه گیاه را گرفته با دسته هاون برنجی شکسته و 15- 12 ساعت در شیر گاو میخیسانند و پس از آن بیرون آورده و با بخار خشک کرده و نگهداری میکنند و از آن به عنوان قابض برای قطع خونریزی زخمها و بواسیر استفاده میشود. آن را تونیک و مقوی و نشاطآور جوانی میدانند و در موارد زایمانهای سخت و سقط جنین و برای کاهش تب به کار میبرند. از گلهای نارس و غنچههای آن نیز برای رنگ کردن پارچه به رنگ زرد استفاده میشود. این غنچهها قابض، ضد انگل و خنککننده است و برای معالجه انواع خونریزی نظیر ترشحات مخاطی سفید یا زرد مهبل (لوکوره) و قطع ترشحات عادت ماهیانه (آمنوره) و قطع خونریزی بینی و قطع خروج اخلاط خونی از ریه و خونروی از بواسیر و زخمهای رودهای و وجود خون
ص: 19
در مدفوع استفاده میشود. شاید مهمترین مصرف این دارو تهیه و استخراج روتین است. روتین یکی از مواد مؤثره ویژهای برای معالجه و پیشگیری فشار خون میباشد [کو- اشتاین منز]. [چیو]. مصرف جوشانده گلهای خشک سوفورای ژاپنی را برای کاهش و معالجه فشار خون بالا توصیه مینمایند. [هاو] و دیگران نیز همین نظر را دارند و به علاوه معتقدند که برای خونریزیهای مغزی نیز مفید میباشد. [موزیگ میگوید که در غنچهها و شکوفههای گل سوفورای ژاپنی در حدود 17 درصد ماده سوفورین که مشابه فلاونول- گلی کوزید روتین 56] است وجود دارد و هر ساله به مقادیر زیادی غنچه و گل این گیاه به اروپا صادر میشود که در آنجا برای استخراج روتین مورد استفاده قرار میگیرد.
جوشانده گل و غنچههای آن در برخی موارد برای رفع خونریزی در چشم به کار میرود. میوههای این گیاه حشرهکش است [چونگ . و کرمکش و ضد انگل است [روا]. آقای تر- آکوپووا در آزمایشهایی نشان داد که میوه گیاه دارای یک ماده باکتریکش است که برای از بین بردن استافیلوکوکوس اورئوس 57] و اشری چیاکولی 58] مؤثر است. برگهای ساییده شده و خرد شده آن به عنوان بیحسکننده روی لثههای دردناک گذارده میشود برای تسکین درد دندانهای کرم خورده مؤثر است [فوکود].
از گلهای آن در یک حمّام طبی به عنوان مایع شستوشو برای معالجه جرب و ناراحتیهای انگلی پوست استفاده میشود [کروست و پتلو].
جوشانده پوست و ریشه گیاه به صورت مایع شستوشو در موارد سوختگی ناشی از آب و آتش استفاده میشود.
از ماده مؤثر روتین داروئی ساختهاند که در بازرگانی دارویی به نامRutascol معروف است و برای جلوگیری از خونریزیهای ناشی از فشار خون بالا تجویز میشود.
مصرف این گیاه در موارد ضروری باید زیر نظر پزشک انجام گیرد.
ص: 20
دارشیشعان
اشاره
به فارسی بهطور کلی درخت گز گفته میشود. در خیرآباد میانه با نام «دیش یولقون» شناخته میشود. در کتب طب سنتی با نامهای فارسی و عربی «شیشعان»، «دارشیشعان»، «قندول»، «عراقا» و «عود البرق» آورده شده و گلهای آن را که مصرف دارویی در طب سنتی دارد و از روغن آن نیز استفاده میشود. «دهن القندول» گویند.
به فرانسویMyricaire وPetit tamaris وTamaris d ' Allemagne و به انگلیسیGerman tamarisk وFalse tamarisk گفته میشود. گیاهی است از خانوادهTamaricaceae نام علمی آنMyricaria germanica (L .) Drsf . و مترادفهای آنM .Alopecuroides Bge وTamarix germanica L . میباشد.
مشخصات
شیشعان درختچه کوچکی است که بیشتر در کنار رودخانهها میروید. برگهای آن فلسی کوچک کشیده و سبز مایل به آبی رنگ است. گلهای آن خوشهای صورتی رنگ به طول 15- 10 سانتیمتر است. پوست درخت ضخیم مانند دارچین به رنگ مایل به سرخی و بعضی از آنها سرخ و خوشبو و طعم آن گس و گزنده است. درختچه آن خاردار و چوب آن نیز از نظر طعم کمی گزنده و در عین حال خوشبو میباشد.
گلها زرد یا صورتی و خوشبو و تند است. در طب سنتی بیشتر پوست و گل آن مصرف دارد. معروف است همینکه برق و قوس و قزح به درخت بزند چوب آن از عود
ص: 21
شاخه گلدار شیشعان
نصف اندازه طبیعی
هندی نیز بیشتر معطّر میشود و به همین علت آن را عود البرق گویند «مخزن الادویه».
این درختچه در اروپا و آسیا انتشار دارد. در ایران در آذربایجان، چاه ریگ دیلمان، درّه کرج، کلاردشت، خراسان، دماوند، قزوین، پلور، درّه تالار، کرمان و شهداد دیده میشود.
ص: 22
خواص- کاربرد
شیشعان از نظر طبیعت طبق نظر حکمای طب سنتی گرم و خشک است. بهترین پوست آن پوستهای ضخیم سنگین خوشبو و سرخ رنگ آن است که در طعم آن تلخی و تندی باشد و از نظر خواص معتقدند که محلل و قابض است و سردرد را رفع میکند و بادها را تحلیل میبرد و رطوبتهای غلیظ را خشک مینماید. مقوی اعضا و رافع سستی اعضا و مثانه است و خروج جنین را تسهیل میکند. اگر با دارچین خورده شود برای سرفه رطوبی کهنه و بواسیر و رفع ترشح زیاد اسپرم مفید است. اگر 4 گرم دم کرده آن با شکر خورده شود برای رفع درد معده سرد بسیار نافع است. همچنین اگر تنقیه شود. مزمزه دم کرده آن برای حفظ سلامت دندانها و با سرکه برای رفع زخمها و جراحات بد دهان مفید است و اگر آن را کوبیده و با سرکه مخلوط نموده در دندان که درد میکند بگذارند درد دندان را تسکین میدهد و برای رفع تعفن و چرک لثه مفید است. اگر آن را نرم کوبیده با فتیلهای آلوده کرده در بینی بگذارند برای رفع بدبویی بینی نافع است. خوردن دم کرده آن قابض است و خونروی را قطع میکند و اخلاط خونی سینه را بند میآورد و اسهال را نیز بند میآورد و شیاف آن در مهبل برای سقط جنین و معالجه سخت ادرار کردن و کمک به زایمان زنان مفید است. مقدار خوراک آن تا 8 گرم است. جانشین آن از نظر خواص هم وزن آن آسارون و دو ثلث آن زرآوند و نصف آن درونج است. پوست شیشعان مضّر طحال و کبد است از این نظر باید با مصطکی خورده شود.
روغن شکوفههای آن را دهن القندول نامند و مانند روغن گل بنفشه و بادام گرفته میشود و به جای روغن بادام و روغن کنجد مصرف میکنند. بسیار خوشبو است. اگر 15 گرم از آن را با سرکه هویج بخورند برای تقویت دهانه معده نافع است. تنقیه آن مخلوط با داروهای قابض برای بند آوردن اسهال رطوبی مفید است. مالیدن آن برای فلج و امراض دماغی و اعصاب و باز کردن انسداد مجاری و تقویت پردههای دماغ نافع است. روغن آن برای تقویت نیروی جنسی مفید است و منعظ میباشد. در اسپانیا از جوشانده پوست درختچه شیشعان برای کنترل زردی و یرقان میخورند.
ص: 23
شبدر
اشاره
به فارسی «شبدر» و «شودر» و در کتب طب سنتی با نامهای «شبذر» و «قرط» و ثمر آن را «رسین» و نوع مصری آن را «برسیم» نام بردهاند. به فرانسویTrefle و به انگلیسیClover گفته میشود. گیاهی است از خانوادهLeguminosae دارای گونههای مختلفی است که نام علمی و محل رویش و مشخصات چند گونه معروف که در ایران میرویند، در انتهای این بخش خواهد آمد.
ترکیبات شیمیایی
از نظر ترکیبات شیمیایی در شبدر گل قرمز معمولی، بنامTrifolium pratense L . که مورد تجزیه قرار گرفته است، وجود اسانس روغنی فرّار و گلوکوزید تریفولین 59] و ایزوتریفولین 60] در شکوفههای آن تأیید شده است. در هر صد گرم گیاه تازه در حدود 012/ 0 میلی گرم ارسنیک وجود دارد و این رقم برای گیاه خشک در حدود 037/ 0 میلی گرم است. در شبدر قرمز گلوکوزیدHCN یا اسید سیانیدریک نیز مشخص شده است و به علاوه یک گلوکوزید دیگر به نام تریفولیانول 61] نیز در گیاه
ص: 24
وجود دارد]G .I .M .P[ .
در گزارش بررسی دیگری چنین آمده است که در گونههای شبدر قرمزT .pratense وT .subterraneum L . ماده ژنیستئین 62] وجود دارد. به علاوه پکتولینارین 63] و 14 فلاونوئید دیگر از شبدر قرمز جدا شده است.
در شبدر مصری یا برسیم(T .alexandrinum) تازه مقدار قابل ملاحظهای ویتامینC وجود دارد. در شبدر گل سفید(T .repens) وجود گلوکوزیدهای سیانوژنتیک 64] به مقدار قابل ملاحظه تأیید شده است و به همین علت شبدر سفید تازه برای اسبها مسمومکننده است.
توضیح: سیانید[65] ترکیبی از سیانوژن است که بار الکتریکی مثبت دارد و سیانوژن ریشهای است یک ظرفیتی به فرمولCN . ضمنا(CN) 2 که نوعی گاز بیرنگ قابل اشتعال است، نیز سیانوژن گفته میشود.
خواص- کاربرد
شبدر طبق نظر حکمای طب سنتی از نظر طبیعت گرم و تر میباشد. از نظر خواص معتقدند که خوردن شبدر تازه مسهل است و خوردن خشک آن شکم را بند میآورد و خوردن آب شبدر تازه یا خوردن دم کرده شبدر برای رفع خشونت سینه و قطع سرفههای سخت نافع است. و اگر دم کرده آن مخلوط با شکر یا عسل و یا انجیر خورده شود اثر آن بیشتر است.
در هندوستان از گلهای خشک شبدر قرمز به عنوان ضد عفونی کننده سینه استفاده میشود و در موارد برونشیت و سرفههای شدید، بسیار مؤثر است. آن را در سیگارهای ضد آسم مصرف میکنند. له کرده آن را به صورت مرهم برای التیام مستقیما روی زخم میگذارند.
در چین و ژاپن هم از جوشانده گلهای قرمز و سرشاخههای گلدار شبدر قرمز برای نرم کردن سینه و رفع خشونت آن میآشامند [کاریونه و کیمورا]. در امریکا دم کرده گلهای شبدر قرمز برای تصفیه خون تجویز میشود و در موارد سرطان معده و گلو،
ص: 25
چند رقم شبدر
ص: 26
سیاه سرفه و انواع اسپاسمها اثر بسیار معالجی دارد. در موارد سرطان گلو از غرغره آن استفاده میشود.
مشخصات و محل رویش و نام علمی تعدادی از گونههای مختلف شبدر که در ایران میروید:
1. شبدر قرمز: به فرانسویTrefle rouge و به انگلیسیRed clover وPurple clover وMeadow clover وCowgrass گفته میشود. نام علمی آنTrifolium pratense L . میباشد.
گیاهی است چند ساله در مناطق معتدل دنیا و در مناطق نیمه حارّه میروید و کاشته میشود. در شرایط مساعد ممکن است تا 7- 6 سال نیز بماند ولی در آب و هوای گرم طول عمر آن کوتاه شده و به عنوان گیاه دو ساله و یکساله تلقی میشود. بلندی گیاه خیلی کم در حدود 15- 10 سانتیمتر. برگهای آن سبز مرکب دارای سه برگچه و برگچهها بیضی کمی دراز. گل آذین آن به شکل تخم مرغ به طول 3 سانتیمتر و عرض 2 سانتیمتر که مرکب از گروهی از صدها گل کوچک قرمز یا ارغوانی است.
این شبدر در کوه چهار خاتون در غرب، در تبریز و خوی و در کرمان انتشار دارد.
واریته گل درشت آن نیز در غرب و شمال ایران و در منطقه تهران میروید.
2. شبدر سفید: به فرانسویTrefle blanc و به انگلیسی.White clover نام علمی آنTrifolium repens L . میباشد.
گیاهی است خزنده و گسترده روی زمین و چند ساله، طول آن 30- 10 سانتیمتر که در محل گرههای ساقه خزنده آن در تماس با خاک ریشه میدهد. برگ آن مرکب، دارای سه برگچه، برگچهها تخم مرغی و دندانهدار ارّهای و دارای دمبرگ میباشد، گلهای آن سفید است.
این شبدر در دامنههای البرز منطقه تهران، در غرب در دامنههای الوند، در خوی، اراک، آستارا، آذربایجان غربی، آذربایجان شرقی در تبریز، در اصفهان، در کرمان کوه لالهزار، در خراسان در قزوین، بلوچستان و بندر گز میروید. در بلوچستان با نام محلی «شفتل» شناخته میشود.
3.:Trifolium ochroleucum Huds گیاهی است چند ساله به بلندی 45- 15 سانتیمتر کموبیش پوشیده از کرک، برگها مرکب، دارای سه برگچه سبز و تخم مرغی، گلهای آن زرد رنگ است. این شبدر در بلوچستان میروید.
4..Trifolium arvense L . گیاهی است یکساله خیلی کوتاه به بلندی 40- 50
ص: 27
سانتیمتر پوشیده از کرک، برگچهها سبز کمی دراز. گلهای آن صورتی است. در شمال ایران در رشت و مازندران میروید.
5.:T .angustifolium L . گیاهی است یکساله به بلندی 40- 10 سانتیمتر برگچههای آن دراز خطّی و گلها صورتی است. در شمال ایران در بروجرد و درگوتوند (کارون) میروید.
6.:T .formosum D'urv . گیاهی است یکساله به بلندی 50- 30 سانتیمتر، افراشته، برگها مرکب دارای سه برگچه. برگچهها تخم مرغی کمی دراز. گل آذین آن تخم مرغی 4* 2 سانتیمتر. در جنوب ایران در دالکی و در همدان و بیستون کرمانشاه دیده شده است.
7.T .Mazanderanicum Rech .: گیاهی است چند ساله نسبتا بلند به بلندی 110- 70 سانتیمتر. ساقه آن ضخیم توخالی به قطر 4- 3 میلیمتر به رنگ بنفش یا قهوهای پوشیده از کرک. برگهای آن دارای 3 برگچه و هر برگچه کمی دراز نیزهای.
برگچههای پایین ساقه 5* 2 سانتیمتر است و پوشیده از کرک. گلهای ارغوانی مایل به قهوهای این شبدر در مازندران درّه تالار بین عباسآباد و شاهی دیده میشود.
8.:T .Fragiferum L . به انگلیسیStrawberry headed clover گفته میشود. گیاهی است چند ساله کوتاه به بلندی 30- 10 سانتیمتر گسترده روی زمین. برگچههای آن تخممرغی دندانهدار. گلهای آن صورتی است. این شبدر در خراسان بین مشهد و تربت حیدریه، منطقه تهران، در تمام خطه شمال ایران و سواحل بحر خزر، درگوتوند کارون، در کرج، در کرمان و کوه لالهزار و در بلوچستان دیده میشود.
9.:T .Subterraneum L . گیاهی است یکساله خیلی کوتاه به بلندی 20- 5 سانتیمتر و گسترده روی زمین پوشیده از کرک نرم و برگچههای آن پهن قلبی شکل معکوس که رأس آن دندانهدار است. گلها سفید با خطوط قرمز. این گیاه در شمال ایران و در منطقه تهران دیده میشود.
10.T .hirtum All . که مترادفT .hispidum Desf . میباشد. گیاهی است یکساله، ساقه آن افراشته، برگچهها کوتاه و تخم مرغی است. گلهای آن ارغوانی قرمز میباشد.
این شبدر در درّه چالوس دیده شده است.
11.T .Resupinatum L . به انگلیسیPersian clover گفته میشود و آن راT .suaveolens هم میگویند. گیاهی است یکساله به بلندی 50- 30 سانتیمتر از نظر شکل شبیه شبدر برسیم(T .alexandrium) است. برگچههای آن تخم مرغی دندانهدار
ص: 28
ارّهای با دمبرگی که از برگ درازتر است. گلهای آن قرمز ارغوانی. این شبدر در غرب در سرپل ذهاب و قصر شیرین و در بلوچستان و در جنوب هریرود میروید. در بلوچستان این شبدر را نیز «شفتل» گویند.
12.:T .hybridum به انگلیسیAlsike clover گفته میشود. گیاهی است چند ساله به بلندی 70- 20 سانتیمتر. در آذربایجان غربی و در تبریز دیده میشود.
واریتهای از آن به نامT .hybridum var anatolicum Bioss . که کوتاه و گسترده روی زمین است بین دیلمان و چهریق و در تبریز، دیده شده است.
ص: 29
صندل
اشاره
به فارسی «سندل» و به هندی «چندن» و در کتب طب سنتی انواع آن با نام «صندل» آمده است. بهطور کلی دو نوع صندل در بازار عرضه میشود، صندل سفید یا زرد و صندل قرمز که البته با اینکه نام هر دو آنها صندل است از درختان یک خانواده گیاهی به دست نمیآیند و چوب درختان از دو خانواده گیاهی مختلف هستند که در این بخش جداگانه هر دو آنها شرح داده میشود.
صندل سفید
به فارسی «سندل سفید» و در کتب طب سنتی به نام «صندل ابیض» نامبرده میشود. به فرانسوی نوع سفید آن راSantal blanc و نوع رنگ زرد روشن آن راSantal citrin و به انگلیسیWhite sandal wood گویند. چوب درختی است از خانوادهSantalaceae نام علمی آنSantalum album L . میباشد.
مشخصات
صندل سفید از چوب درختچهای گرفته میشود که درختچه آن کوچک و نیمه انگل است. برگهای آن متقابل، نوکتیز از نظر رنگ و ابعاد شبیه برگ گردو میباشد. گلهای آن خوشهای ساده است. میوه آن تخم مرغی کوچک با یک هسته و ریشه آن دارای ریشکهایی است و ریشکها دارای آلات مکندهای هستند که با آن به
ص: 30
سایر ریشههای درختان نزدیک خود میچسبند و از مواد غذایی آنها استفاده میکنند.
رنگ چوب آن در سطح خارجی وصل به پوست درخت سفید یا زرد و مغز یا قلب چوب لیمویی و قهوهای روشن است و دارای اسانس معطّری میباشد و از چوب و خرده چوب و خاک ارّه آن در طب سنتی استفاده میشود.
این درختچه بومی اندونزی است که به سایر مناطق از جمله هند نیز وارد شده و در برخی مناطق نیز به منظور مصارف صنعتی چوب آن در نجاری کاشته میشود و ضمنا در بازار دارویی عرضه میشود.
ترکیبات شیمیایی
از نظر ترکیبات شیمیایی از مغز چوب یا درون چوب آن اسانس روغنی فرّاری گرفته میشود که مقدار آن در درختان مختلف متفاوت و از 6- 5/ 1 درصد میباشد.
بررسی دیگری مقدار اسانس را 8- 8/ 0 درصد نشان میدهد.
اسانس صندل سفید دارای 96- 89 درصد ماده سانتالول 66] است. اگر چوب صندل که برای تعیین مقدار اسانس مورد مطالعه قرار میگیرد شامل تنها درون چوب نبوده و سایر قسمتهای چوب را نیز شامل باشد، مقدار چند درصد اسانس کم میشود و تا 1 درصد ممکن است برسد]G .I .M .P[ .
گزارش بررسیهای شیمیایی دیگری ترکیبات صندل سفید را چنین نشان میدهد:
در چوب صندل سفید اسانس وجود دارد که ماده عامل این اسانس (98- 90) درصد سانتالول و بقیه سانتالون 67] و سانتن 68] است [روا].
خواص- کاربرد
در اندونزی از خاک ارّه چوب صندل سفید و از اسانس آن به عنوان دارو استفاده میشود. در چین معمولا این چوب وارد میشود و در صنایع نجاری به کار میرود و زواید و خاک ارّه و خردههای چوب در نجاریها جمعآوری و به عنوان دارو در بازار عرضه میشود.
ص: 31
شاخه صندل(A گل
در چین خرده چوبها را خرد کرده به صورت گرد در میآورند و این دارو برای گرم کردن داخلی و کاهش درد به کار میرود. به علاوه برای قطع تهوع و استفراغ، کمردرد و سکسکه نافع است [چونگ یائوچی . این دارو بادشکن است و برای رفع آشفتگی و تهوع و ناراحتیهای وبایی تجویز میشود [استوارت . اسانس آن در عصر جدید در موارد سوزاک توصیه میشود [د- لانسان . ولی بهطور کلی مصرف آن خیلی کم شده است و بیشتر چوب آن مصرف میشود [استوارت . خردهچوب و خاکارّه چوب آن ساییده شده و با آب به شکل خمیر به صورت و پیشانی انداخته میشود، بسیار خنککننده است و برای رفع سردردهایی که از گرما ایجاد شده باشد مفید میباشد [هین . این خمیر برای رفع انواع ناراحتیهای پوست نیز روی پوست انداخته میشود و مفید است [برکیل . مصرف داخلی جوشانده خرده چوب نیز معمول است و مدّر و ضد تب است [مینات . از دمکرده یا جوشانده آن در مصرف
ص: 32
داخلی برای بند آوردن اسهال و اسهال خونی استفاده میشود [کلوپن برگ- ورستیغ .
در هند از خمیر خاک ارّه چوب که با آب تهیه میشود برای رفع سردرد و کاهش تب روی پیشانی میاندازند و در موارد بیماریهای پوستی برای کاهش حرارت و خارش روی پوست و کاهش التهاب ضماد مصرف میشود. و امّا طبق نظر حکمای طب سنتی صندل از نظر طبیعت خیلی سرد و خشک است و از نظر خواص معتقدند که صندل سفید فرحآور و مقوی معده و قابض میباشد و برای تحلیل ورمهای گرم مفید است.
خوردن آن برای خفقان گرم و تبهای تند صفراوی و ضعف قوه حافظه و ذهن و ضعف معده و کبد خصوصا در مورد گرم مزاجان مؤثر است.
مالیدن خمیر خردههای چوب آن با گلاب و کمی کافور به پیشانی برای رفع سردرد گرم نافع است و خوردن آن به تنهایی و یا با ادویه مناسب برای رفع خفقان و درد معده ناشی از گرمی و مخلوط با آن عنب الثعلب و یا با آب حی العالم و یا با آب برگ خرفه و امثال آن برای رفع نقرس گرم و ورمهای گرم نافع است. صندل سفید مضر نیروی جنسی است، بهطوری که آن را قطع میکند و مضرّ صدا میباشد و از این نظر باید با عسل و نبات خورده شود و مقدار خوراک آن تا 5 گرم است. معمولا در بازار صندل زرد یا صندل لیمویی به شکل قطعات چوب بیپوست که طول آنها 1- 5/ متر و قطر آنها حدود 10 سانتیمتر است عرضه میشود و همچنین دارای الیاف است و سخت میباشد. رنگ آن زرد کمرنگ و بوی آن ترکیبی از بوی گل سرخ و مشک و لیمو و خیلی مطبوع است. طعم آن تلخ و سبکتر از آب است.
صندل سفید با همان ابعاد عرضه میشود، ولی رنگ آن کمرنگ و مایل به سفید است. معمولا بیشتر صندل زرد مصرف میشود. اسانس صندل زرد سنگینتر از آب است و در 288 درجه سانتیگراد جوش میآید و معمولا 40- 15 قطره آن در در 3 گرم الکل حل کرده و سه قسمت نموده و برای رفع سوزاک در عرض روز 3- 2 بار میخورند.
ص: 33
صندل قرمز
اشاره
به فارسی در کتب طب سنتی «صندل قرمز» یا «صندل سرخ» گویند. چوب درختی است که به فرانسویBois de corail وBois de santal rouge و به انگلیسیRed sandal wood و درخت آن را به فرانسویPterocarpe و به انگلیسیRed saunders مینامند.
درخت آن از خانوادهLeguminosae و نام علمی آنPterocarpus santalinus L . میباشد. چوب این درخت به چین وارد میشود و درخت آن بومی مناطق هند، حبشه و زنگبار است. چوب آن قرمز است که به نام صندل قرمز معروف میباشد. در کتب طب سنتی ایران این صندل را در ردیف صندل سفید تحت عنوان صندل نام میبرند در صورتی که چوب دو درخت متفاوت هستند و خواص آنها نیز تا حدودی متفاوت است.
ترکیبات شیمیایی
از نظر ترکیبات شیمیایی در سر شاخههای تازه درخت صندل قرمز گلوکوزید و یک ماده رنگی قرمز وجود دارد. چوب صندل قرمز دارای عطر و بویی نیست. از این درخت در اثر شکافی که به تنه آن وارد میشود صمغی میگیرند که به کینو معروف است، در صمغ کینو که از این درخت گرفته میشود یک نوع تانن خاصی به نام کینو-
ص: 34
تانیک اسید[69] و یک ماده رنگی قرمز گرفته میشود و با تقطیر خشک، از آن مواد پیروکاتچین 70] و پروتوکاتچی نیک اسید[71] به دست میآید که اثر آنها تقریبا شبیه کاتچو[72] است.
خواص- کاربرد
در هندوستان از چوب صندل قرمز به عنوان خنککننده و قابض و تونیک، در استعمال خارجی برای ناراحتیهای صفراوی و رفع التهاب و سردرد گرم و کاهش تب و همچنین برای رفع ناراحتیهای پوست و ضمنا برای تقویت دید چشم تجویز میشود. در تایوان از محلولی که از خیس کرده خاک ارّه آن حاصل میشود، برای کاهش ورم استفاده میشود [لیو]. در اندونزی خاک ارّه صندل قرمز را با برنج میپزند و برای قطع خونریزی میخورند. بهطور کلی در طب سنتی از نظر طبیعت صندل سرخ را هم مانند صندل سفید سرد و خشک میدانند و عموما به عنوان معرّق میخورند.
برکیل معتقد است که چوب قرمز آن داروی رفع ناراحتی خون است و در زخمها و جراحتها از آن برای قطع خونریزی و چرک استفاده میشود [استوارت . بومیها در تایوان از این گیاه به عنوان یک داروی سری برای معالجه مسمومیت استفاده میکنند.
ص: 35
شوره گز
اشاره
از انواع درخت گز است نام محلی آن در جنوب خراسان و کرمان «گز شاهی» و «شوره گز» و در بلوچستان «باهوگزا» میباشد. در کتب طب سنتی «اثل» و «اثل» نامبرده میشود. به فرانسویTamarix oriental و به انگلیسیAthel tamarisk وDesert athel گفته میشود. گیاهی است از خانوادهTamaricaceae نام علمی آنTamarix aphylla (L .) Karst . و مترادفهای آنT .furas Hamilt . وT .orientalis Forsk . وT .articulata Vahl . وThuja aphylla L . میباشد.
مشخصات
درختی است کبود رنگ صاف به بلندی حدود 10 متر. برگهای آن ریز دارای غلاف و انتهای آن نوکدار میباشد. گلهای آن خوشهای باریک پرپشت با پایک کوتاه و گالهایی در گرههای شاخههای درخت در ابعاد یک نخود ایجاد میشود.
این درخت در مصر، عراق، عربستان، ایران، افغانستان و پاکستان انتشار دارد. در ایران در مناطق خشک و گرمسیر جنوب و برازجان، دالکی، بوشهر تا جاسک و بمپور و سیستان و بم و طبس میروید. چوب آن سفید و شکننده است و در این مناطق برای جلوگیری از پیشرفت شنهای روان کاشته میشود.
ص: 36
شوره گزTamariz aphylla
ترکیبات شیمیایی
در گالهای درخت گز شاهی مقدار فراوانی در حدود 43- 36 درصد تانن وجود دارد و در پوست آن حدود 10 درصد و در چوب آن حدود 1 درصد تانن یافت میشود.
خواص- کاربرد
گالهای آن قرمز و خیلی قابض، پوست آن تلخ و قابض است. در هندوستان آن را پس از خشک کردن به صورت گرد در میآورند و مخلوط با روغن و کامالا برای ازدیاد نیروی جنسی و تحریکات جنسی به کار میبرند. کامالا گردی است که از کپسول میوه خشک شده و کوبیده درختی گرفته میشود. در این کتاب مشخصات و خواص آن مشروحا با نام قنبیل آمده است. به آن گیاه مراجعه فرمایید. گال درخت را
ص: 37
نیز با نام گز شاهی و اثل مینامند.
درخت گز شاهی از نظر طبعت طبق نظر حکمای طب سنتی سرد و خشک است و از نظر خواص معتقدند که شاخه و برگ آن بازکننده انسداد و گرفتگیهای مجاری طحال و مقوی کبد است. ورم کبد را نرم میکند و برای جلوگیری از سفید شدن مو مفید است. مزمزه آن برای رفع درد دندان نافع میباشد. خوردن پخته ریشه و شاخه و برگ آن با سرکه برای تقویت کبد و نرم کردن ورم آن مفید است. دود دادن آن 8- 7 بار برای لقوه و سقوط دانههای بواسیر و آبله نافع است. گرد خاکستر آن برای قطع خون اعضای بدن نافع است. مقدار خوراک از دم کرده آن تا 125 گرم و از عصاره آن تا 150 گرم است. معده را ضعیف میکند و از این نظر باید با صمغ عربی خورده شود، جانشین آن از نظر خواص، میوه سرو است که به جوز السرو معروف است.
گالهای آن مقوی چشم و لثه و معده و کبد و طحال است و از خونروی و اخلاط خونی سینه جلوگیری میکند و خونروی را قطع مینماید و برای قطع اسهال صفراوی و رطوبی و یرقان و رطوبت رحم مفید است. اگر آن را در گلاب بخیسانند و صاف نموده در چشم بچکانند برای افزایش دید چشم مفید است. جویدن گالها و یا مزمزه با آب دم کرده آن برای تقویت لثه و دندانها نافع است و خوردن دم کرده آن برای جلوگیری از اخلاط خونی سینه و قطع ترشحات خارج از اندازه عادت ماهیانه و سیلان خون از بواسیر و اعضا مفید است. خوردن 30 گرم از دم کرده یا خیسانده آن در آب گرم با شکر برای یرقان و ترشحات رحم مفید است. اگر آن را در آب گرم خیس کرده و 7- 3 روز مرتبا بخورند، برای تقویت مسلولین نافع است.
ص: 38
درخت گزانگبین
اشاره
به فارسی «درخت گزانگبین» و کردهای آذربایجان غربی «گزگزو» گویند. در کتب طب سنتی با اصطلاح عربی «طرفا» و «طرفة المنّ» و «حطب احمر» نامبرده میشود. و انگبینی که از آن گرفته میشود «جزمازج» و «گزمازج» و «جزمازق» گفته میشود که شبیه گال مازو میباشد و به علت گرفتن انگبین از این درخت است که آن را درخت گزانگبین مینامند.
این درخت را به فرانسوی بهطور کلیTamarix یاTamaris و این گونه راTamaris manne وTamaris mannifere و به انگلیسیManna وFrench tamarisk وManna tamarisk گویند و گزانگبین را به فرانسویManne du desert مینامند. گیاهی است از خانوادهTamaricaceae نام علمی آنTamarix gallica L . و مترادفهای آنT .Mannifera Ehr . وT .mannifera var persica Bge . وT .gallica var mannifera Ehern . وT .nilotica var mannifera Schwein . از طرف گیاهشناسان مختلف نامگذاری شده است.
مشخصات
گزانگبین درخت کوچکی است به بلندی 10- 6 متر. قطر آن به 30 سانتیمتر میرسد. دارای انشعابهای زیاد و چوب آن سخت است و برگهای آن خیلی کوچک
ص: 39
شاخه درخت گزانگبین
( c
میوه(b مقطع گل(a گل
و صاف و رنگ آنها غباری سفید میباشد. شکل آنها لوزی و تخم مرغی با نوکتیز است و گلهای آن خوشه کوتاه و متراکم، قسمت چوبی خارجی آن سفید و چوب داخلی یا مغز چوب سرخ رنگ است.
درخت گزانگبین در خاورمیانه از مصر- دامنههای سینا تا عربستان و افغانستان و پاکستان و ایران انتشار دارد. در ایران بیشتر در اراضی شورهزار و مناطق خشک و نیمگرم میروید. در راه تهران تا اصفهان، کاشان، یزد، شیراز، کرمان، شهداد تا زاهدان و بندر عباس و نیز در گوتوند و در خوزستان در باتلاق گاوخونی و شمال خراسان از اترک تا بجنورد و شیروان و در جاجرود و بهرام و اراضی شورهزار جنوب کرج و نیز در شرفخانه آذربایجان غربی و کرمانشاه و لرستان بین خرمآباد و اندیمشک انتشار دارد و در ارتفاعات از 1100 متر در بهرام تا 2200 متر در کرمان دیده میشود.
ترکیبات شیمیایی
از نظر ترکیبات شیمیایی در گالهای پوست این درخت در حدود 40 درصد تانیک اسید[73] وجود دارد و به علاوه در پوست درخت گالیک اسید[74] و برگ آن
ص: 40
دارای اسکولین 75] میباشد. و در اثر نیش حشرهای به نامCoccus manniparus از برگ و شاخههای جوان این درخت، عصاره شیرینی به خارج تراوش میکند که در مجاورت هوا سفت شده و به نام گزانگبین جمعآوری میشود. گزانگبین در حدود 50 درصد ساکاروز و در حدود 20 درصد لوولوز و در حدود همین مقدار دکستروز دارد.
خواص- کاربرد
از گال پوست درخت گزانگبین که دارای مقدار زیادی تانن است در استعمال داخلی برای بند آوردن اسهال و اسهال خونی استفاده میشود و از گزانگبین یاManne آن به عنوان ملین و مسهل و برای نرم کردن سینه و به عنوان پاککننده و تمیزکننده یاdetergent استفاده میشود]G .I .M .P[ .
از نظر طبیعت طبق رأی حکمای طب سنتی شاخه، برگ، ریشه و پوست آن سرد و خشک است. از نظر خواص درخت گزانگبین معتقدند که قابض است و محلل. ریشه پخته آن با روغن زیتون برای جذام که از سموم ایجاد شده باشد، ورم طحال و گرفتگیها و انسداد مجاری طحال مفید است و با سرکه برای یرقان که ناشی از ضعف کیسه صفرا باشد، نافع است. اگر روزانه 150 گرم از آن را بخورند برای ورمهای سفت کبد و باز شدن انسداد و گرفتگیهای کبد مفید است. مضمضه با دم کرده برگ آن برای تقویت لثه و دندان و خوردن آن برای بند آوردن اسهال و خونریزی رحم و رفع ترشحات و خشک کردن آن نافع است. خوردن عصاره برگ یا دم کرده پوست و یا گل و یا دانه آن برای کوچک کردن و نرم کردن طحال که سفت و بزرگ شده باشد، مفید است. ضماد برگ پخته کوبیده آن با سرکه برای ورمهای گرم و تحلیل سختی طحال مفید است، خصوصا اگر با اشق و سکبنیج و صبر خورده شود. گرد پوست و برگهای خشک آن برای خشک کردن زخمهای مرطوب و زخم آبله و بخور شاخه و برگ آن برای زکام و خارج ساختن زالوی در حلق مانده و خشک کردن آبله و زخمهای تر مفید است. جانشین آن از نظر خواص اثل است.
انگبین یا منّ آن گرم و خشک است و خواص آن در بخش گزها در جلدی دیگر از این کتاب که مانّها شرح داده میشود، آمده است.
ص: 41
برای تهیه جوشانده معمولا 30- 20 گرم پوست درخت را در 1000 گرم آب میجوشانند و یا در سرکه میجوشانند و پس از صاف کردن و خنک شدن، میخورند. ممکن است از گرد پوست درخت نیز به مقدار 3 گرم در یک جوشانده ریخته، مصرف کنند.
ص: 42
عود
اشاره
به فارسی و در بازار دارویی با نامهای «عود هندی» و «عود» و «عود سومودری» یا «عود سمندری» و «عود قماری» و «عود صندلی» نامیده میشود. به فرانسویBois d ?aloes و نوعی از آن راAloexylon و به انگلیسیAloes wood گویند، چوب درختی است که درخت را به انگلیسیAquilaria مینامند. درخت از خانوادهThymelaeaceae و نام علمی آنAquilaria agallocha Roxb . و مترادف آنAquilaria malaccensis Lamk . میباشد. نام مترادف دومی تا مدتی نام اصلی ذکر میشد، ولی در مدارک علمی خیلی جدید هر دو نام فوق را مربوط به یک گونه میدانند.
مشخصات
عود چوب درختی است بزرگ. عود را به انگلیسی در کتب مختلف قدیم و جدید با نامهای متعددی ذکر میکنند که برای اطلاع خوانندگان عزیز این کتاب تعدادی از آن اسامی ذکر میشود، از جمله این نامهاAloes wood وAgallochum وEagle wood وGaroo wood Calambac وLignaloes وagar میباشند.
در مورد مشخصات این درخت ازPen ?Ts ?ao یا کتاب معروف طب سنتی چین و از سایر منابع اطلاعاتی به دست آوردهایم که برگردان آن به فارسی به شرح زیر است:
ص: 43
درPen'Ts'ao آمده است که درخت عود(Aquilaria agallocha) درختی است عظیم شبیه درختCedrela که در مناطق مختلف چین و کامبوج و آسام و لائوس و هند و ایران میروید. نام ایرانی درخت را «آیالورچی» ذکر کرده است.
توجه فرمایید به رغم اینکه درPentsao آمده است که درخت عود در ایران میروید، در حال حاضر گزارشی درباره این درخت در ایران نداریم و شاید در اعصار کهن وجود داشته است.
توضیح:Cedrela درختی است که به فرانسوی چوب معطّر آن راCedrerl وCedrele وCedrel odlorant و به انگلیسیCedrela نامند از خانوادهRutaceae و نام علمی آنCedrela odorata یاCedrela meliaceae میباشد.
در دنباله مطلب در مورد مشخصات درخت عود و چوب آن درPentsao اضافه شده است که چوب درخت سالم عود به رنگ روشن و کمی معطّر میباشد و برای معطّر کردن لباس قطعات آن را در لابلای البسه میگذارند. معمول است پس از اینکه درخت را انداختند که معمولا در سن پیری میاندازند، برای مدت چند ماه یا چند سال تنه درخت را به حال خود باقی میگذارند و در این مدت بتدریج یک عصاره تیره رزینی معطّر در انساج درخت ایجاد میشود. این عصاره بخصوص در قسمت وسط تنه درخت یا قلب چوب تنه بیشتر است. این چوب که پر از عصاره و سنگین است، آگار[76] نامیده میشود و به هندیagur گفته میشود. در برخی مناطق تنه درخت را مدتی زیر خاک میکنند تا مقدار رزین روغنی معطّر آن زیاد شود و برداشت آن نیز آسان گردد. چوب عود دارای بویی شبیه چوب صندل است و طعم آن کمی تلخ و از سوختن آن بوی بسیار مطبوعی برمیخیزد. از پوست درخت عود سابقا نوعی کاغذ درست میکردند. عود از نظر دارویی تونیک، محرّک، بادشکن و موجب افزایش نیروی جنسی و همچنین مدّر است.
در قرابادین کبیر در مورد عود آمده است که: درخت عود بسیار عظیم و شاخههای آن اکثر کج و معوج است. چوب درختان سالخورده که پس از قطع سالها بمانند خوشبو میشود. به همین علت برای اینکه چوب عود زودتر معطّر شود، درختهای کهن را میاندازند و پس از آن تنه درخت را در زمین نمناک دفن میکنند که زودتر شروع به پوسیدگی نماید و پس از مدتی که آن را خارج میسازند، قسمت
ص: 44
وسط تنه درخت دارای رزین روغنی فراوان شده و سنگین است و رنگ آن تیره مایل به سیاه و در حقیقت بهترین قسمت آن است. وزن مخصوص این قسمت از تنه، از آب بیشتر است و اگر در آب بیندازند غرق میشود. اصطلاحا این نوع عود را «عود غرقی» نامند و قسمت دیگر از چوب که هنوز کمی خام است، «نیم غرقی» گویند.
عود در بازار دارویی ایران نامهای متعددی دارد از جمله «عود هندی» و «عود سمندری» یا «عود سومودری» و «عود قماری» و «عود صندلی».
عود هندی سیاه رنگ و پر رزین است و عود سومودری دارای رزین بیشتری است. عود قماری کمرنگ است و عود صندلی بسیار خوشبو است.
عود قماری از درختانی تهیه میشود که در ناحیه قمار یا قمار میرویند. قمار ناحیهای در هند. در مقدمه الابنیه آمده است که به احتمال زیاد قمار همان دماغه کومورن در جنوب شبه قاره هند است.
در کتاب لغت آنندراج به نقل از برهان و سراج آمده است که قمار نام شهری است در منتهای هندوستان قریب دریای شور به طرف جنوب که عود خوب در آنجا پیدا میشود.
سومودر یا سمندور نیز نام منطقهای است که عود در آنجا میروید و عود آن را عود سومودری یا عود سمندوری گویند. در ادویه هندی معمولا از عود قماری استفاده میشود، خوشبو و تلخ و قابض است. معمولا برای گرفتن اسانس معطّر عود چوب عود را گرفته خیسانده نیم کوب کرده و از طریق تقطیر عرق و اسانس و ماده معطّر روغنی از آن میگیرند.
ترکیبات شیمیایی
از نظر ترکیبات شیمیایی در چوب عود اسانس روغنی فرّاری وجود دارد]G .I .M .P[ . در گزارش دیگری آمده است که در چوب عود بنزیلاستون 77]، پی- متوکسی بنزیل استون 78] و ترپن الکل 79] یافت میشود [چونگ یائوچی .
ص: 45
خواص- کاربرد
چوب رزیندار عود را که آگار نامند، سابقا برای گریزاندن شپش و کک به کار میبردند. در استعمال داخلی به عنوان تونیک، محرّک و قابض و برای رفع اسهال و قطع قی خورده میشود [متکالفه . در مغولستان معتقدند که در پوست درخت تریاق یا پادزهری است که زهر و سم و ناراحتیهای با تب و حرارت کبد و دستگاه تناسلی را از بین میبرد [هوبوتر].
توضیح: این تریاق فوق الذکر را به انگلیسیBezoar گویند و اصل لغت بزوآر به رسوبات سنگی که در معده و رودههای بعضی حیوانات بخصوص نشخوارکنندگان وجود دارد، گفته میشود که سابقا به عنوان تریاق و پادزهر به کار میرفته است. به طور کلی در حال حاضر این لغت به معنای ضد سم و پادزهر میباشد.
در چین از چوب رزیندار عود علاوه بر خواص بالا به عنوان افزایش دهنده نیروی جنسی و مدّر نیز استفاده میشود [استوارت. هوپر]. در هند و چین معتقدند که درون چوب عود تببر و ضد مالاریا میباشد [مینات . و از جوشانده درون چوب آن برای معالجه فلج استفاده میکنند [د- لانسان . خیساندن درون چوب عود در الکل و خوردن محلول الکلی آن برای معالجه قی، وبا، سرفه، کمی ترشح ادرار یا عسر البول و سوء هاضمه مفید میباشد. [کروست و پتلو]. معروف است که درون چوب عود داروی مؤثری برای تسکین کولیک است [پروت. هرریر]. در شبه جزیره مالایا دم کرده ریشه خرد کرده درخت عود را برای معالجه استسقای عمومی به کار میبرند و برگهای خشک آن را نرم ساییده و روی ورم دستها و پاهای بیماران استسقایی میمالند [گیملت و برکیل . رزین درون چوب آن مسکّن است [واتانابه . در اندونزی در جزیره بالی، برگهای درخت عود را با سرکه و نمک و ذغال چوب مخلوط کرده برای معالجه قی مصرف میکنند [وک .
و امّا از نظر طبیعت چوب عود طبق رأی حکمای طب سنتی گرم و خشک است و خواص آن: لطیفکننده است و باز کننده انسداد و گرفتگیهای مجاری عروق میباشد. بنابراین فرحآور و نشاطآور و مقوی اعصاب و قوای دماغی و قلب و کبد و معده میباشد. بادشکن است و بادها و گازها را پراکنده میکند و تحلیل میبرد. بوی دهان را زایل مینماید و برای تقویت معده و رحم و رودهها و کلیه و مثانه مفید است.
برای زنهای باردار و جنین آنها نافع است و دردهای نقرس را رفع میکند. خوردن آن
ص: 46
برای ذهن، حواس، حافظه و اعصاب مفید است. جویدن آن در دهان برای تقویت لثهها و دندان و اگر با چوب سوخته آن دندانها مسواک شوند، موجب استحکام و جلای دندان میشود. اگر 6- 4 گرم آن را بخورند برای اسهال، اسهال خونی، استسقا و برای طحال، معده، کبد و کلیه مفید است. بخور آن مقوی قلب است. خوردن پخته چوب عود با سرکه پادزهر سموم سرد است. چوب عود برای گرم مزاجان مضّر است چه خوردن و چه بخور آن. این قبیل اشخاص باید با سکنجبین و کافور بخورند. و برای قسمتهای سفلای بدن نیز مضّر است و باید با گلاب خورده شود. مقدار خوراک آن تا 5/ 4 گرم و جانشین آن از نظر خواص دارچین و قرنفل و زعفران و زرآوند است که در مورد هریک به مقداری که توصیه شده و در بخش مربوط آنها آمده است، خورده شود.
ص: 47
گوش خرگوش
اشاره
به فارسی «گوش خرگوش» نامند و در کتب طب سنتی با نام عربی آن «اذن الارنب» آمده است. به فرانسویBuplevre وOreille de Lievre و به انگلیسیHares ear نامیده شده است. گیاهی است از خانواده چتریانUmbelliferae که در مناطق معتدله اروپا، آسیا، افریقا و امریکا انتشار دارد. گونههای متعددی از آن در ایران میرویند که به ذکر نام علمی چند گونه آنکه در طب سنتی مستعمل هستند میپردازیم:
1..Bupleurum rotundifolium L . گیاهی است یکساله، کوتاه، به بلندی 50- 20 سانتیمتر. برگهای آن بیضی نوکتیز است که بن برگ ساقه را در آغوش گرفته و تقریبا ساقه از وسط برگ خارج میشود و گلهای آن زرد و به صورت چتر مرکب میباشد. این گیاه در مزارع میروید و دانه آن مخلوط با دانه غلات در جریان حمل و نقل به اطراف و سایر مزارع منتشر میشود.
این گیاه در شمال ایران در گیلان، عمارلو، ایسپیلی ییلاق و در آذربایجان در تبریز و در اطراف تهران و دماوند دیده میشود.
2..Bupleurum falcatum L . این گیاه را به فارسی «گوش خرگوش کاذب» و به فرانسویBuplevre en faux مینامند. گیاهی است چند ساله ساقه آن بلندتر از گونه قبلی و تا 80 سانتیمتر میرسد. بیشتر در جنگلها میروید و برگهای آن دراز و باریک به طول تا 20 سانتیمتر و عرض 7- 5 میلیمتر است و گلهای آن زرد رنگ است.
این گیاه در شمال ایران در گیلان، عمارلو، ایسپیلی ییلاق، کوه درفک، پل زنگوله
ص: 48
در ارتفاعات تا 2000 متری از سطح دریا میروید.
در برخی از مدارک گیاهشناسی گونهBupleurum falcatum و واریتهای از آن به نام
B. falcatum var scorzoneraefoliu m( Willd. )Ledeb.
را دو گونه متمایز که خیلی به هم نزدیک هستند میدانند ولی عده دیگر از گیاهشناسان دومی را واریتهای از گونه میشناسند. نامهای مترادف این گیاه نیزBupleurum chinensis Dc . وB .octoradiatum Bge . میباشد]M .P .E .SE .A[ .
ترکیبات شیمیایی
از نظر ترکیبات شیمیایی ریشهB .flacatum دارای مقدار کمی گلوکز است و به علاوه دارای فورفورول 80]، یک لیپوئید[81]، بوپلورومول 82] و مقداری نیز اولئیک اسید، لینولئیک اسید، پالمیتیک اسید، استئاریک اسید و لیگنوسریک اسید[83] میباشد [روا].
خواص- کاربرد
در چین این گیاه از داروهای متداول و معروف است. شاخههای جوان و سفید بهاره آن را میخورند. از نظر دارویی برای ریشه آن خواصی از قبیل باز کننده انسداد مجاریDeobstruent ، تببر و بادشکن قایل هستند. علاوه بر چین این دارو در تمام مناطق خاور دور کره، تایوان، ژاپن تا منچوری مصرف میشود. ریشه آن داروی مؤثری برای نقرس و بیماریهای التهابی میباشد [هارتویچ . گیاه و ریشه آن تببر است و از دم کرده 40 گرم برگ گیاه یا ریشه آن در هزار گرم آب به عنوان تببر استفاده میشود. مخصوصا برای تبهای مالاریا مفید است. به علاوه ریشه آن برای رفع تلخی دهان، کری، سرگیجه و بینظمی در عادت ماهیانه یا کم بودن یا قطع غیر طبیعی عادت ماهیانه نیز نافع است. برای رحمهایی که پایین افتاده باشد و اسهال حاد نیز نافع است [چونگ یائوچی . برای روماتیسم و بیماریهای ریه و یرقان مفید است [ایشی دویا]. همچنین برای بیماریها و اختلالات کبد و التهاب مخاط و نزله [لوئی . و برای نفخ و عدم هضم غذا [استوارت و در موارد نبودن غیر طبیعی و یا ضعیف بودن
ص: 49
عادت ماهیانه [روا] نیز مفید است و معرق است [موزیگ و شرام . پخته گیاه را در سرکه به صورت ضماد، برای تسکین درد مفاصل و غدّههای دردناک روی آنها میگذارند. از له شده برگ و دانههای آن برای التیام زخم و جراحت استفاده میشود.
ص: 50
کاسیای تلخ
اشاره
در بازار دارویی ایران با نامهای «چوب کاسیا» و «چوب تلخ» و در کتب طب سنتی با نام «قصب مرّ» ذکر میشود. چوبی است که از دو نوع گیاه مختلف ممکن است به دست آید، به شرح زیر:
1..Quassia amara L . در کتب طب سنتی با نامهای «قصب مرّ» و «خشب مرّ» ذکر شده و در بازار ایران «کاسیا» و «چوب کاسیا» و «چوب تلخ» گفته میشود. به فرانسوی این گیاهQuassia وQuassie وQuassier amer و به انگلیسیQuassia وBitter ash نامیده میشود. درختچهای است از خانوادهSimaroubaceae ، نام علمی آن فوقا ذکر شد و مترادفهای آنQ .crocea Vahl وQ .guianensis Diter . میباشد.
مشخصات
درختچهای است کوتاه که در جنگلهای گویان و جامائیک میروید. چوب این درختچه دارای ماده مؤثر تلخی است به نام کاسین 84] که در طب سنتی مستعمل است.
این درختچه در ایران نمیروید ولی چوب آن در بازار دارویی ایران عرضه
ص: 51
شاخهای از درختچه کاسیا
میشود و از نظر خواص طبی برای تقویت معده و تحلیل گاز بسیار مفید است.
ترکیبات شیمیایی
از نظر ترکیبات شیمیایی در چوب کاسیا ماده تلخی که ماده عامل آن است به نام کاسین وجود دارد که از عوامل محرک قوی جهاز هاضمه است. ضمنا در ترکیب موادی برای تهیه کاغذهای مگسکش نیز استفاده میشود.
خواص- کاربرد
چوب کاسیای تلخ معمولا استوانهای به رنگ خاکستری مایل به زرد است خارج آن نقطهدار و در داخل سفید رنگ و بیبو ولی بسیار تلخ است. چوب کاسیای تلخ را خرد کرده و یا رنده کرده به صورت گرد در میآورند و پس از خیس کردن در آب از محلول حاصل که دارای ماده عامل کاسین است میخورند برای تقویت معده و رفع سوءهاضمه بسیار مفید است.
روش تهیه محلول کاسیا: گرد یا رنده یا خرد کرده چوب کاسیا 8 واحد- آب 1000 واحد. گرد چوب را مدت 2 ساعت در آب خیس کرده، آن را صاف میکنند و فنجان، فنجان میآشامند.
تهیه تنطور چوب کاسیا: گرد کاسیا یک واحد، الکل 60 درجه 5 واحد، رنده
ص: 52
چوب کاسیا را در الکل خیسانده پس از ده روز آن را صاف میکنند و هربار از 10- 2 گرم در شربتی ریخته میخورند، برای تقویت معده و رفع گاز معده بسیار مفید است.
در استعمال خارج از جوشانده 12 گرم گرد چوب کاسیا در 1000 گرم آب به صورت تنقیه برای رفع کرمک استفاده میشود.
کرمک یا اکسیور[85] نوعی از کرمهای ریز جنس نماتود[86] است، که در مقعد به نام کرمک ظاهر میشود. خوردن کاسیا علاوه بر خواص بالا موجبات افزایش ترشح صفرا، براق و ترشح شیر را نیز فراهم میکند. مصرف آن ایجاد یبوست نمیکند و با املاح آهن نیز ناسازگار نبوده و عوارضی ایجاد نمینماید
2. گیاه دیگری که از چوب آن برای موارد فوق استفاده میشود به نام کلمبو معروف است، که شرح مشخصات آن تحت عنوان کلمبو در این کتاب آمده است.
ص: 53
کلمبو
اشاره
ریشه گیاهی است که در بازار دارویی ایران به نام «کلمبیا» و «کلمبو» معروف است. در ایران نمیروید ولی چون وارد میشود و در بازار ایران عرضه میگردد به ذکر مشخصات و خواص آن در این کتاب میپردازیم.
این گیاه در کتب طب سنتی با نام ساق الحمام آمده است. به فرانسویChasmanthere وChasmanthere palmee و ریشه گیاه که در طب سنتی مصرف دارویی داردColombo و به انگلیسیColumba وCalumba وColomba نامیده میشود. گیاه آن از خانوادهMenispermaceae نام علمی آنJateorhiza columba Miers و مترادفهای آنChasmanthera palmata H .Bn . وCocculus palmatus DC . که از طرف گیاهشناسان مختلف نامگذاری شده است.
در مدارک علمی هندی نام اصلی گیاهJateorhiza palmata Miers . آمده است و در مدارک امریکایی نام اصلی گیاه را به شکلJatrorrhiza palmata مینویسند.
مشخصات
گیاهی است علفی پایا و بالا رونده که دارای ریشههای ضخیمی است که در طب سنتی مصرف دارویی دارد و معمولا به شکل قطعات کوتاه استوانه شکل به قطر 5- 2 سانتیمتر و گاهی به شکل قرصهایی به قطر 10- 8 سانتیمتر و طول 6- 3 سانتیمتر در بازار عرضه میشود. سطح خارجی ریشه چین خورده، زبر و ناصاف به رنگ قهوهای
ص: 54
و اگر شکسته شود مقطع آن به رنگ زرد مایل به سبز و خاکستری است. بوی آن تهوعآور است. طعم آن بسیار تلخ و پس از خوردن آن بزاق دهان را زرد مینماید.
وطن این گیاه افریقای خاوری و جنگلهای موزامبیک است.
ترکیبات شیمیایی
از نظر ترکیبات شیمیایی در ریشه گیاه مواد عامله به نامهای کولومبین 87] و پالمارین 88] تأیید شده است. به علاوه آلکالوئیدهای کولومبامین 89] و جاتئوریزین 90] و پالماتین 91] نیز در ریشه مشخص شده است. تجزیه دیگری نشان میدهد که در ریشه گیاه علاوه بر آلکالوئیدهای یاد شده مادهای به نام لاکتون پالمارین 92] و ماده عامل تلخی به نام چاسمانتین 93] و ماده عامل تلخ دیگری به نام کولومبین، مواد دیزوژنین 94] و کریپتوجنین 95] موجود است.]G .I .M .P[
خواص- کاربرد
ریشه کلمبو از داروهای تلخ مقوی معده و معالج سوء هضم و اشتهاآور است. در موارد کم خونی و ضعف دوره نقاهت تجویز میشود. اثر ضد تب و ضد استفراغهای عصبی دارد.
در هند آن را به عنوان تونیک تلخ، مقوی معده و برای معالجه اسهال خونی و ضعفهای مربوط به اختلالات دستگاه هاضمه مصرف میکنند.
مقدار خوراک آن در مورد دم کرده 10 گرم ریشه را در هزار گرم آب جوش دم کرده و 200- 50 گرم آن را میخورند. و از گرد ریشه به مقدار 4- 5/ 0 گرم
ص: 55
میتوان خورد و از تنطور آن تا 10 گرم برای اشخاص بالغ در 24 ساعت است.
روش تهیه گرد کلمبو. مقداری ریشه کلمبو را به قدر مورد نظر گرفته خرد کرده در گرمخانه 40 درجه سانتیگرادی میخشکانند و در هاون نرم کوبیده و از موبیز داروسازی ردّ میکنند. مقدار خوراک از این گرد 4- 5/ 0 گرم است که برای رفع اختلالات عصبانی و ضعفی هاضمه و تقویت معده میخورند.
تنطور کلمبو: ریشه کلمبو 1 واحد، الکل 60 درجه 5 واحد. ریشه را در الکل به مدت ده روز میخیسانند و صاف میکنند. مقدار خوراک از این تنطور برای بزرگسالان 10 گرم که در یک شربت ریخته بتدریج در 24 ساعت میل کنند و در مورد کودکان 10 قطره برای هر سال سن، ظرف روز میباشد.
توجه: اسراف در خوردن کلمبو موجب تهوع شدید و مسمومیت میباشد، بنابراین در مصرف آن باید رعایت احتیاط معمول به عمل آید و زیر نظر و به توصیه پزشک در موارد لازم مصرف شود.
ص: 56
توس
اشاره
این درخت را در دره شهرستانک و در ارتفاعات درّه تالار «توس» نامند. و در کتب طب سنتی و کتب قدیم با نامهای «سندر» و «غان» و «قان» و «غوش» و «غوشه» و به عربی «شجرة التامول» و «تیس» یاد شده است. به فرانسویBouleau وBouleau blanc وBois balain وArbre de la sagesse و به انگلیسیSilver birch وWhite birch وCommon birch گفته میشود. درختی است از خانوادهBetulaceae نام علمی آنBetula pendula Roith . و مترادفهای آنB .verrucosa Ehrh . وB .alba sub verrucosa Regel . وB .ovata C .koch . از طرف گیاهشناسان مختلف نامگذاری شده است 96]
معارف گیاهی ؛ ج4 ؛ ص56
مشخصات
درختی است از نظر ارتفاع متوسط و بندرت قطر تنه آن از 60 سانتیمتر و بلندی آن از 25 متر تجاوز مینماید و معمولا 120- 100 سال عمر میکند. پوست تنه آن سفید درخشان و برّاق که با ورقههای نازکی پوشیده شده است. شاخههای جوان آن ناهموار و زگیلدار و نازک و آویزان است. برگهای آن ساده و متناوب و گلهای آن به صورت نر و ماده جداگانه به صورت شاتون میباشد. گلها معمولا در اوایل بهار ظاهر میشوند و میوه درخت پس از چند ماه رسیده و دانههای آن بین ماههای تیر تا آبان ماه همراه فلسهایی که از شاتون کنده میشود به اطراف پراکنده میشود. چون
ص: 57
نگهداری دانهها تا بهار خیلی مشکل است بهترین راه این است که دانهها را بیدرنگ پس از برداشت در محل اصلی یا در خزانه بکارند. این درخت در زمستانهای سرد خوب مقاومت میکند و باید در محل با نور کامل کاشته شود.
درخت توس بومی عرضهای بالای نیمکره شمالی است و تا ارمنستان و قفقاز و ایران پیش میرود. در جنگلهای اروپا بخصوص در جنگلهای فرانسه نیز انتشار دارد.
در ایران بیشههایی از توس در ارتفاعات طالقان و درّه غربی شهرستانک که به جاده چالوس و کرج منتهی میشود و جنگلهای توس در ارتفاعات 2700 متر از سطح دریا در درّه تالار و حد بالای جنگل بین زیر آب و شهمیرزاد وجود دارد.
معروف است که چون از پوست این درخت و همچنین از آب درخت غان یا شیره درخت غان برای مداوای نقرس استفاده میشود، شاید استفاده از ییلاقهای شهرستانک برای استراحت تابستانی سلطان قاجار که مبتلا به نقرس بود، به دلیل وجود بیشههایی از توس در آن منطقه بوده است. روایت دیگر این است که در ارتفاعات شهرستانک گیاه سورنجان یا گل حسرت نیز که از پیاز آن برای نقرس استفاده میشده است فراوان است و ممکن است علت انتخاب این محل، وجود گیاه سورنجان باشد.
ترکیبات شیمیایی
از نظر ترکیبات شیمیایی در پوست و برگ درخت توس وجود اسانس روغنی فرّار و ماده رزینی بتولین 97] تأیید شده است. اسانس غان را به فرانسویEssence de bouleaue و یا روغن روسیHuile de russe میگویند. سابقا در روسیه معمول بود که از پوست درخت غان پس از تخمیر و تقطیر نوعی قطران گیاهی به دست میآوردند به نام قطران توس و این قطران را با انواع دیگر قطران که از کاج گرفته میشد، مخلوط و مورد استفاده قرار میدادند. از قطران توس با تقطیر جزء به جزء اسانس توس گرفته میشده است و به این علت نام روغن روسی به این اسانس گذاردهاند. اسانس توس زرد رنگ با کمی چسبندگی و بویی مطبوع است.
مقدار ماده بتولین در پوست درخت در حدود 12 درصد به علاوه حدود 12
ص: 58
توس
( A
شاخه با شاتون ماده(B گل نر(C گل ماده(D میوه
درصد نیز تانن و کمی گلوکوز و یک هتروزید به نام بتولوزید[98] در پوست درخت مشخص شده است. در برگهای آن کمی اسانس و ساپونین 99] یافت میشود.
برای گرفتن شیره درخت توس که به آب درخت توس در محل معروف است. در بهار سوراخ کوچکی در تنه درخت در بلندی برابر سینه انسان ایجاد کرده و ساقه باریک نی مانند ساقه غلات را در آن قرار میدهند که مثل ناودان شیره گیاهی را که از
ص: 59
طریق این سوراخ ترشح میشود، به خارج برای ریختن در ظرفی که آنجا گذارده شده، هدایت میکند. البته پس از گرفتن آب درخت توس باید این سوراخ با ماستیک باغبانی بسته و مسدود شود تا باکتریها در آن رخنه ننمایند و موجبات فاسد شدن درخت فراهم نشود.
معمولا از درختی که قطر برابر سینه آن حدود نیم متر باشد، در مدت 5- 4 روز میتوان در حدود 3 کیلو گرم یا کمی کمتر یا بیشتر آب توس یا شیره گیاهی گرفت. این شیره کمی شیرین است.
خواص- کاربرد
در استعمال خارجی از آب درخت توس برای بیماریهای پوستی نظیر لکههای قرمز خارشدار در پوست و در استعمال داخلی برای کنترل روماتیسم و نقرس و التهاب مثانه استفاده میشود. به علاوه برای درمان بیماری افزایش درصد اوره در خون که معمولا در اثر یرقان یا علل دیگری پیش میآید و رفع سردرد و سرگیجه و دردهای عصبی ناشی از آن نیز از آب درخت توس یا از جوشانده 30 گرم پوست درخت در هزار گرم آب استفاده میشود. جوشانده پوست درخت توس برای تصفیه خون مفید است و دم کرده برگ درخت توس برای گریپ و سرماخوردگی اثر شفابخش دارد. برای این کار معمولا از برگ درخت توس و گل بنفشه و گل زیرفون از هریک 15 گرم در 500 گرم آب جوش دم کرده و در موقع خواب میخورند. در استعمال خارج از جوشانده پوست درخت که کمی غلیظ باشد یعنی 60- 50 گرم پوست در هزار گرم آب استفاده میشود و برای قطع عرق پا و شستوشوی زخمها و جراحات و عوارض اکزما و سودا به کار میرود.
ص: 60
گل یخ
اشاره
به فارسی «گل یخ» به فرانسویChimonanthe odoriferant و به انگلیسیWinter flower وWinter sweet گفته میشود. گیاهی است از خانوادهCalycanthaceae نام علمی آنChimonanthus praecox (L .) Link و مترادفهای آنChimonanthus fragrans Lindl . وMeratia praecox (L .) Rehder Wilson . وChimonanthus luteus Hort . وChimonanthus verus Hort . میباشد
مشخصات
گل یخ گیاهی است چند ساله به صورت بوته یا درختچه بوتهای کوچک با ساقههای چوبی به بلندی 3- 2 متر. برگهای آن تخم مرغی نوکتیز در تماس با انگشتان زبر و خشن و فوق العاده معطّر است. گلهای آن زرد کمرنگ و داخل گل قرمز ارغوانی میباشد. گلهای آن معطّر است و در زمستان شکفته میشود. میوه آن کوزهای شکل درشت خاکستری مایل به قهوهای و اوایل تابستان میرسد. برگهای گل یخ نیم خزان است و معمولا تا اواسط زمستان روی شاخهها میماند و برگهای تازه در اوایل بهار ظاهر میشوند. تکثیر گل یخ از طریق کاشت بذر و خوابانیدن آن صورت میگیرد که پس از چند روز معمولا جوانه از خاک خارج میشود.
گل یخ از خطه چین و ژاپن برخاسته و در سایر مناطق دنیا انتشار یافته است. در
ص: 61
ایران در باغها پرورش داده میشود. گل یخ به آفتاب زیاد و مستقیم احتیاج دارد و معمولا در کنار پرچین یا دیوار کاشته میشود که متکی شود. چند سال پس از کاشت شروع به گل دادن مینماید.
خواص- کاربرد
در چین جوشانده گلهای گیاه را برای معالجه زخمها و جراحت داخل گلو میخورند [هو]. گلهای آن را در روغن زیتون میخوابانند و پس از آن، مانند مرهم برای معالجه سوختگی به کار میبرند [هاو]. گلهای گیاه به عنوان بزاقآور نیز جویده و خورده میشود [استوارت .
ص: 62
گل ساعتی
اشاره
به فارسی «گل ساعتی» و در کتب طب سنتی با نام عربی آن «زهرة الساعه» ذکر میشود. به فرانسویPassiflore وGrenadille و به انگلیسیPassion flower وGrenadilla گفته میشود. میوه اغلب گونههای آن خوراکی است و آن را به انگلیسیPassion frut مینامند. گل ساعتی گیاهی است از خانوادهPassifloraceae ، دارای گونههای مختلفی است که معروفترین آنها که دارای میوه خوراکی نیز هستند و در طب سنتی مورد توجه میباشند، عبارتند از:
1. گل ساعتی با ساقه چهارگوش که به فرانسویPomme liane وPassiflore a tiges carrees گفته میشود. نام علمی آنPassiflora .quadrangularis L . این گیاه در تمام مناطق حارّه کاشته میشود و در جایی بهطور خودرو دیده نشده است.
2. گل ساعتی با برگهای شبیه گیاهLaurier که به فرانسویMaritambour گفته میشود. نام علمی آنPassiflora laurifolia L . میباشد.
3. گل ساعتی با گلهای آبی به فرانسویPassiflore bleue و به انگلیسیBlue passionflower گفته میشود. نام علمی آنPassiflore caerulea L . میباشد.
میوه آن شبیه زردآلو است، درشت و شیرین. در ایران سابقا در باغچهها کاشته میشد.
این گیاه بومی برزیل است.
4. گل ساعتی قرمز یا وحشی به فرانسویPassiflore rouge و
ص: 63
Passiflore sauvage
و به انگلیسی گیاه و میوه آنMay pop و بهطور عموم گیاهPassion flower گفته میشود. نام علمی آنPassiflora incarnata L . میباشد.
5. گل ساعتیP .edulis Sims که بومی برزیل است و به ایران وارد شده، در شمال ایران کاشته میشود
مشخصات
گل ساعتی گیاهی است چند ساله که به صورت درختچه میروید، البته برخی از گونههای آن علفی و چند ساله میباشد. ساقه آن دارای پیچکهایی است که به گیاهان مجاور متصل و متکی میشود به این صورت از گیاهان بالارونده است. برگ آن متناوب سبز است. این برگها بریدگیهای عمیقی دارند که آنها را به صورت برگهای مرکب با چند برگچه در میآورد. گلهای آن منفرد است و در گونههای مختلف با رنگهای آبی، قرمز ارغوانی و سفید میروید، که داخل آن تاجی از الیاف باریک ارغوانی رنگ در چند ردیف قرار دارد و شکل مخصوص گل ساعتی را میسازد.
میوه آن تخم مرغی گوشتی، در ابعاد یک گردو یا سیب کوچک به رنگ نارنجی روشن، گوشت آن زرد رنگ و خوراکی است. در داخل میوه تعدادی دانههای سیاه قرار دارد.
این گیاه امریکایی است و در مناطق حارّه امریکای شمالی و امریکای جنوبی و برزیل و جزایر آنتیل وجود دارد که اغلب کاشته میشود. در ایران انواعی از آن وارد شده و به عنوان گل زینتی کاشته میشود. تکثیر آن با کاشت بذر آن در بهار و یا از طریق کشت قلمه آن صورت میگیرد. به آفتاب زیاد و آب زیاد برای رشد احتیاج دارد.
ترکیبات شیمیایی
از نظر ترکیبات شیمیایی در گیاه یک آلکالویید و اسید سیانیدریک 100] یافت میشود [آرتور]. در عصاره میوه گونهP .edulis اسیدهای آزاد آلی یافت میشود که 90 درصد آنها را سیتریک اسید[101] تشکیل میدهد و به علاوه دارای
ص: 64
گل ساعتی بالا- شاخه گل ساعتی با گل پایین- گل ساعتی آبیA - گلB - میوه
ص: 65
پرولین 102] است.
در هر صد گرم گوشت خام و دانه واقع در داخل میوه گل ساعتی، موارد زیر وجود دارد:
آب 75 گرم، پروتئین 2/ 2 گرم، چربی 7/ 0 گرم، هیدراتهای کربن بیشتر قند و نشاسته 21 گرم، کلسیم 13 میلیگرم، فسفر 64 میلی گرم، آهن 6/ 1 میلیگرم، سدیم 28 میلیگرم، پتاسیم 348 میلیگرم، ویتامینA 700 واحد بینالمللی، تیامین 103] خیلی کم، رایبوفلاوین 104] 13/ 0 میلیگرم، نیاسین 105] 5/ 1 میلی گرم و ویتامینC 30 میلیگرم.
خواص- کاربرد
در برمه از ریشه گل ساعتی به مقدار کم برای کشتن کرم معده میخورند، مقدار زیاد آن سمّی است [تئوبالد]. در هند و چین میوه آن را میخورند ولی ریشه تازهاش را مخدّر و سمّی میدانند. تجربه شده است که خوردن جوشانده ریشه تازه آن یک سگ قوی را پس از 40 دقیقه هلاک کرده است [پتلو]. برگهای آن دارای اسید سیانیدریک(HCN) است، بنابراین در مقدار زیاد سمّی است [گرشوف . از عصاره برگهای آن که به نسبت نصف در یک حلال تهیه شده باشد (نصف گیاه نصف حلال) در حدود 50 قطره (2- 1 گرم) در روز به عنوان آرامکننده دردهای عصبی و رفع بیخوابی و ضعف اعصاب میخورند.
در فیلیپین برگهای له شده آن را برای التیام بر روی زخم میگذارند [کوئی زمبینگ .
از تنطور الکلی یک پنجم آن، یعنی یک واحد گیاه را در 5 واحد الکل 60 درجه که به مدت 3- 2 روز خیس کرده باشند؛ مقدار 50- 30 قطره در روز (هر 55 قطره حدود یک گرم وزن دارد) تجویز میشود. مصرف باید با نظر و طبق تجویز پزشک برای بیماری که بیماریش در ارتباط با این دارو باشد انجام گیرد زیرا سمّی است و مصرف در غیر مورد یا زاید بر مقدار مجاز صحیح نیست و خطرناک است.
طبق بررسیهایی که اخیرا در مراکز تحقیقاتی به عمل آمده است، گیاه گل ساعتی
ص: 66
دارای مواد آرامبخش به نامهایMaltol وEthyl Maltol وFlavonoids و در عین حال مواد دیگری که بالقوه محرّک هستند نظیرHarmala chemicals میباشد. و تحقیقات جدیدی که در مورد شفابخشی گیاه به عمل آمده نشان میدهد که گل ساعتی دارای آثار پیچیدهای روی سیستم اعصاب مرکزی است و بهطور کلی به رغم مواد محرکی که دارد دارای خاصیت آرامبخش و مسکن ملایم است. در صنایع داروسازی اروپا گل ساعتی یکی از اجزای تشکیل دهنده اغلب داروهای آرامبخش است و چون مخدّر نیست و اعتیادآور نمیباشد، معمولا بدون نسخه عرضه میشود.
گل ساعتی روی عضلات نرم جدار مجاری هاضمه آثار ضد اسپاسم دارد، بنابراین به عنوان داروی کمک به هاضمه نیز تجویز میشود.
در یک تحقیق نشان داده شده است که گل ساعتی خاصیت ضد درد دارد و در دو تحقیق دیگر روشن شده است که برای از بین بردن تعداد زیادی از قارچها و باکتریها مفید است و بنابراین در معالجه زخمها آثار شفابخش دارد. در تحقیقات دیگر جدیدی که روی جانوران آزمایشگاهی انجام شده، نشان داده شده است که مواد و ترکیباتHarmala chemicals موجود در گل ساعتی موجب باز کردن عروق و شریانهای اکلیلی قلب میشود، بنابراین مصرف آن برای پیشگیری مسدود شدن این شریانهای نافع است که البته باید زیر نظر پزشک متخصص انجام شود.
مقدار مصرف:
در مورد التیام زخمها و بریدگیهای ساده که مثلا در جریان کارهای باغبانی پیش میآید ممکن است بهطور ساده چند برگ و گل گیاه را له کرده و پس از شستن و تمیز کردن محل بریدگی، روی بریدگی گذارد و باندپیچی نمود و به عنوان آرامبخش و برای رفع خستگی ایجاد خواب عمیق و همچنین برای پیشگیری از حملههای قلبی یک قاشق مرباخوری برگهای خشک آن را در یک پیمانه (200 گرم) آب جوش ریخته و 15 دقیقه میخیسانند. از این دم کرده یک پیمانه قبل از خواب برای رفع بیخوابی خورده شود. و برای سایر موارد تا 3 پیمانه در روز باید خورد.
گل ساعتی به کودکان زیر دو سال نباید داده شود و برای سایر کودکان و اشخاص مسنتر از 65 سال مصرف آن باید از مقدار کم شروع شود و بتدریج افزایش یابد.
از نظر عوارض جانبی این گیاه تا بحال گزارشی منتشر نشده است ولی به هر حال با توجه به اینکه ترکیباتHarmala از محرّکهای رحم است، احتیاط ایجاب میکند که
ص: 67
زنان باردار از خوردن آن خودداری نمایند.
در تعدادی از مدارک آمده است که در گل ساعتی ماده سیانید که سمّی قوی است وجود دارد که البته نظر درستی است ولی نه در تمام گونههای گیاه. تحقیقات جدید نشان میدهد که در گل ساعتی زینتی که در باغها و گلکاری کاشته میشود و نام علمی آنP .caerulea میباشد این ماده سیانید وجود دارد ولی در گل ساعتی گونهP .incarnata که گونه وحشی است، سیانید وجود ندارد.
از نظر طیف مصرف توصیه کلی این است که برای زنان باردار و مادران شیرده و کودکان زیر 2 سال مصرف نشود ولی به هر حال باید زیر نظر پزشک با مشورت کارشناسان گیاه درمانی از نظر شناخت گونه گیاه، مصرف شود.
اگر در جریان مصرف این گیاه اختلالاتی در هاضمه رخ داد و یا اسهال ایجاد شد، مقدار مصرف باید کاهش یابد و یا بهطور کلی قطع شود.
ص: 68